text
stringlengths 2
364
| label
class label 5
classes |
---|---|
ادامه بده، چقدر خوشحالم که به حرفات گوش میدم | 3sadness
|
کیه که بتونه یه سال تموم گوشۀ خونه بشینه و درس بخونه؟ | 3sadness
|
تو یادت مییاد؟ | 3sadness
|
زبان لاتین هم میدونی؟ | 2neutral
|
فرمانروا، فرمانروا، همه چیز به امر فرمانروا | 0anger
|
شاید شما اعتمادبهنفس خودتونو از دست دادین | 2neutral
|
از حالا به بعد هر کاری که دوست دارم انجام میدم. | 0anger
|
رئیس، جون مادرت امروزه رو دست از سر ما وردار. | 0anger
|
شما پادشاه هستین؟ | 4surprise
|
من باید به شهر خودم برگردم و در اونجا کاری دست و پا کنم | 2neutral
|
میشه بگی تو کمد من دنبال چی میگشتی؟ | 0anger
|
شاید با مادرش، انگار که قولی بهش داده باشه | 3sadness
|
به ارواح خاک بابام قسم بخورم خوبه؟ | 3sadness
|
از چه نظر پیاده میشن؟ | 0anger
|
مردم چقدر بیمسئولیتاند. | 0anger
|
کی اقرار کرد که باور نمیکنه؟ | 0anger
|
ناقلا من که الان کنارت بودم | 1happiness
|
من واقعاً دلم به حال شما مردم میسوزه، شما چجور مردمانی هستین، هیچ چیز رو باور نمیکنین و به هیچی هم احترام نمیزارین، من نمیدونم شما چطور قادرین زندگی کنین، تو فکر میکنی این اثاثیه خیلی شیکه؟ نه آقا پسر اینجوری نیست | 0anger
|
تو یکی دیگه دخالت نکن عمه جان. | 0anger
|
آخر هر عشقی یه نفرت بزرگه پل آستر هر چه عشق بزرگتر باشه نفرت هم بزرگتر میشه. | 3sadness
|
اصلاً جنبش و تحرک نداری، چرا؟ | 0anger
|
اونا باید طبق قانون پس داده بشن، باید مراقب باشیم بیعدالتی نشه | 2neutral
|
خداوند به شما سزای خیر بده، آقایون، نگهبانا شنیدید؟ اعلیحضرت از قتل من صرفنظر کرد | 1happiness
|
واسه اینکه نمیدونم تو کدوم خرابشدهای دارم زندگی میکنم ویکتور. | 0anger
|
این چیزهایی که خواسته بودین. | 3sadness
|
چرا هست | 0anger
|
من اسمشو دستور نمیزارم ولی اگه خودتون اینطور حساب میکنین نمیتونم جلوتونو بگیرم. | 0anger
|
فقط میخواستن ازتون زهرچشم بگیرن که اون راپرتو به مرکز نفرستین. | 2neutral
|
دهنتو ببند | 0anger
|
خانم کاست دربارۀ متر چیزی به من نگفت. | 0anger
|
دو سال شوخی نیست. | 3sadness
|
بجای اینکار زودتر سری به پارچهفروشی هربرت بزن | 0anger
|
مقصودتون دقیقاً چیه آقای بویفیلد؟ | 0anger
|
من خیال ندارم بهت توضیح بدم کجا بودم. | 0anger
|
حالا با هم به نخستین قسمت نمایش آگوستوس گوش میکنیم | 2neutral
|
برای بقیه سوییتهایی در نظر گرفتم | 2neutral
|
گمون نکنم اینا لباس مدرسه باشن | 2neutral
|
اگه کس دیگهای جای من بودها پاهاتو با ترکۀ انار خونینومالین میکرد. | 0anger
|
باید اون دستهای بیصاحاب موندهتو سه دفعه توی آب کر بدی. | 0anger
|
چه کت قشنگی پوشیدی. | 3sadness
|
شما منو خُرد کردین | 0anger
|
آقای بینس وانگر با مهربونی پیشنهاد میکنه که اونو به منطقهای دوردست بفرسته تا در یک مدرسه شبانهروزی تحصیل کنه | 2neutral
|
یعنی در ارتباط با تحقیقات همین پرونده رفته؟ | 4surprise
|
مستخدمت به طور قطع همکار تو رو نمیشناسه، خودت باید بگی | 2neutral
|
ما که ضامن بهشت و جهنمش نیستیم مادر. | 0anger
|
سلام دوستان | 2neutral
|
چه وقت از جریان قتل باخبر شدین؟ | 2neutral
|
من از همون روزها امیدوار بودم روزی شما رو ببینم | 3sadness
|
باز؟ چطور ممکنه؟ | 4surprise
|
شنیدم زنی به اسم مادام آلیس که با بچههاش تو پاریس با اسم ژیواگو زندگی میکنن در مورد این میراث ادعاهایی دارن | 2neutral
|
چیزی که تو میگی کار هر کسی نیست | 0anger
|
معذرت میخوام، این کلارا با موسسۀ سنتآنسلم نسبت داره؟ | 2neutral
|
آقای هارترایت، به هر حال امیدوارم که از زندگی با ما لذت ببرید | 1happiness
|
چی غیرممکنه؟ اصلاً تو چی میخوای والتر؟ | 0anger
|
هزاری هم که دختر نجیب باشهها بازم دل داره. | 0anger
|
خودمون پیداتون میکنیم | 2neutral
|
تصمیم دارم تا لیدی گلایدو خواهرشونو برای مدتی به اونجا بفرستم، هوای دریا و ساحل براشون مفیده | 2neutral
|
ما در اینجا به افرادی که مسئول اعمال خودشون نباشن احتیاجی نداریم، حالا در هر شرایطی که میخوان باشن | 0anger
|
یعنی یک سال بعد از اون نوع زندگی که براش میمیری بیسروصدا اسبابهاتو جمع میکنی و به زندگیای که ازش متنفری برمیگردی؟ | 2neutral
|
داریم دنبالش میگردیم | 2neutral
|
مگه این تو چیه؟ | 4surprise
|
شما نباید اینطور ناگهانی از کارتون کنارهگیری کنید فقط برای اینکه من این هتلو اونطور که شما میخواید اداره نمیکنم | 0anger
|