audio
audioduration (s) 0.85
10.6
| sentence
stringlengths 2
205
|
---|---|
به این نوارها نگاه کن |
|
تضعیف معیارهای اخلاقی ما |
|
امکان تخفیف نقدی وجود دارد؟ |
|
امکان تخفیف نقدی وجود دارد؟ |
|
امکان تخفیف نقدی وجود دارد؟ |
|
امکان تخفیف نقدی وجود دارد؟ |
|
امکان تخفیف نقدی وجود دارد؟ |
|
پاسخ زیرکانه |
|
پاسخ زیرکانه |
|
انجام کاری را قبول کردن |
|
انجام کاری را قبول کردن |
|
به توضیحات او گوش دادم ولی چیز تازهای دستگیرم نشد. |
|
به توضیحات او گوش دادم ولی چیز تازهای دستگیرم نشد. |
|
به توضیحات او گوش دادم ولی چیز تازهای دستگیرم نشد. |
|
آره، انگار خرابش کردم |
|
آره، انگار خرابش کردم |
|
آره، انگار خرابش کردم |
|
آره، انگار خرابش کردم |
|
آره، انگار خرابش کردم |
|
چه میتواند معصومتر از دوران کودکی باشد؟ |
|
چه میتواند معصومتر از دوران کودکی باشد؟ |
|
چه میتواند معصومتر از دوران کودکی باشد؟ |
|
چه میتواند معصومتر از دوران کودکی باشد؟ |
|
چه میتواند معصومتر از دوران کودکی باشد؟ |
|
فکر کنم الان خیلی زوده |
|
فکر کنم الان خیلی زوده |
|
فکر کنم الان خیلی زوده |
|
فکر کنم الان خیلی زوده |
|
فکر کنم الان خیلی زوده |
|
دومی: مدیر بزرگترین خیریه شهرش |
|
دومی: مدیر بزرگترین خیریه شهرش |
|
دومی: مدیر بزرگترین خیریه شهرش |
|
دومی: مدیر بزرگترین خیریه شهرش |
|
دومی: مدیر بزرگترین خیریه شهرش |
|
آپارتمان غرق در کثافت بود. |
|
آپارتمان غرق در کثافت بود. |
|
ژرفاندیشی مولوی و شیوایی سعدی |
|
ژرفاندیشی مولوی و شیوایی سعدی |
|
تصویر همنهشته |
|
تصویر همنهشته |
|
متعاقبا و به واسطه استفاده از برنامههای غیر آزاد |
|
متعاقبا و به واسطه استفاده از برنامههای غیر آزاد |
|
او خبرنگاران خود را در راهروها مستقر کرده بود. |
|
او خبرنگاران خود را در راهروها مستقر کرده بود. |
|
زندگی پرعسرت |
|
او به ده سال زندان با اعمال شاقه محکوم شد. |
|
من به حرفت گوش کردم و |
|
من به حرفت گوش کردم و |
|
من به حرفت گوش کردم و |
|
من به حرفت گوش کردم و |
|
من به حرفت گوش کردم و |
|
بوسههای کودک آبکی بودند. |
|
بوسههای کودک آبکی بودند. |
|
محشر راه انداختن |
|
محشر راه انداختن |
|
جملهی سوم باید حذف شود. |
|
بخوای منو ببینی، تا همه چیز رو مرور کنیم |
|
بخوای منو ببینی، تا همه چیز رو مرور کنیم |
|
بخوای منو ببینی، تا همه چیز رو مرور کنیم |
|
بخوای منو ببینی، تا همه چیز رو مرور کنیم |
|
بخوای منو ببینی، تا همه چیز رو مرور کنیم |
|
او همیشه دربارهی سفرهای خود لاف میزند. |