BUFFET / parsinlu_entailment /fa /parsinlu_entailment_16_13_train.tsv
akariasai's picture
Upload 133 files
868d802
raw
history blame
15.1 kB
premise: از آن زمان، آلبرت دوران عفو مشروط خود را گذرانده و مجری یک نمایش شبانه ورزشی در MSG در نیویورك شده‌است. [SEP] hypothesis: مجرم سابق اکنون یک ورزشکار است. entailment
premise: اخبار می گویند که مرگ کندی جونیور تقریباً از پیش مقرر شده بود. [SEP] hypothesis: خبرهای رسیده از مرگ کندی جونیور تقریباً از پیش تعیین شده به نظر می رسید. entailment
premise: بعدها از سال ۱۹۷۱ تا ۱۹۷۲ به تحصیل کارشناسی ارشد در رشته مدیریت فناوری اطلاعات «دانشکده مدیریت اسلون» پرداخت. [SEP] hypothesis: او در سال ۱۹۷۱ تا ۱۹۷۲ به تحصیل پرداخت. entailment
premise: بيت الله محسود، رهبر طالبان در پاکستان است. [SEP] hypothesis: گزارش می رسد که بيت الله محسود، رهبر طالبان در پاکستان، پس از يک دوره بيماری طولانی درگذشت. entailment
premise: آنی باهوش در هیچ مدرکی وجود نداشت. [SEP] hypothesis: آنی باهوش در برهان نبود. entailment
premise: وی حاکمیت ۱۶ روزه ترور را آغاز کرد که باعث شد ۳۰۰ مادیرانی کشته شوند ، ذخایر قند از بین رفت و جزیره غارت شد. [SEP] hypothesis: در طی سلطنت ۱۶ روزه حمله هولناکی رخ داد. entailment
premise: شاید در حین ورزش کردن وزن بدن شما تغییر زیادی نکند، اما همین که چربی‌های شما به عضله تبدیل شود، موفقیت بسیار بزرگی به دست آورده‌اید. [SEP] hypothesis: ورزش لزوما منجر به کاهش وزن نمی‌شود entailment
premise: در گزارش کنوانسیون تجارت بین المللی، تقاضای شاخ کرگدن درحالیکه حتی طب سنتی هم استفادۀ آن را اشتباه میداند دلیل افزایش سریع میلیاردرهای کشور ویتنام شده است. میزان بالای سرطان و نبودن امکانات درمانی و بیمارستانی خود مزید بر علت است. [SEP] hypothesis: در ویتنام مرسوم است که برای درمان سرطان از شاخ کرگدن استفاده کنند وهمین باعث به خطر افتادن گونۀ این حیوان شده است. entailment
premise: Unbar ، فرانسیسکو! او به زبان اسپانیایی صدا زد. [SEP] hypothesis: او فرانسیسکو را به زبان اسپانیایی صدا می کند. entailment
premise: بله خوب من خوب هستم من به طور قطع از ان حمایت می کنم. [SEP] hypothesis: من قطعاً با آن موافقم. entailment
premise: انتظار همه اقشار جامعه این است که از سال ۸۴ که خصوصی سازی بیش از هر زمان دیگری مد نظر قرار گرفت، از تصدی گری های دولت کاسته شده و حضور بخش خصوصی پررنگ تر شود. اما با وجود همه شعارها در مورد خصوصی سازی، بودجه شرکت های دولتی به شکل قابل توجهی افزایش یافت. [SEP] hypothesis: شعارهای خصوصی سازی نادیده گرفته شد. entailment
premise: پس من چی؟ [SEP] hypothesis: منم همین طور؟ entailment
premise: سن مالو یک بندر مهم ماهیگیری ، ترمینال کشتی و بندر قایق بادبانی است. [SEP] hypothesis: سنت مالو هنوز به عنوان بندر ماهیگیری از اهمیت خاصی شناخته می شود. entailment
premise: او رهبر گروه جنایتکار ۱۰۰ است و در کنار پیروانش با بتمن، تیم ابرقهرمانی آوت‌سایدرز و همچنین ثورن مبارزه کرده است. [SEP] hypothesis: او در زمانهای مختلف در مقابل بتمن و در زمان هایی دیگر با ثورن جنگیده است. entailment
premise: اما از ابتدای امسال با کمبود اعتبارات و منابع مواجه شدیم و از آنجا که منابع مالی محدود ما نیز نمی‌توانست به این بخش تزریق شود سرعت کار کمی کند شد. [SEP] hypothesis: پیشرفت پروژه به علت مشکلات مالی با متوقف شد. entailment
premise: شما گفتید او به شمال رفت. [SEP] hypothesis: شما گفتید که به سمت شمال رفت. entailment
premise: قانون نهایی شامل ارزیابی فدرالیسم تحت دستورالعمل اجرایی است [SEP] hypothesis: قانون نهایی یک ارزیابی فدرالیسم داشت که از طریق رئیس جمهور توسط دستور اجرایی اضافه شد. neutral
premise: سپس بعد از اینکه همه رفتند ، بمانید تا در آرامش از مجسمه شگفت انگیز قرن سیزدهمی ستون فرشته (Pilier des Anges) دیدن کنید. [SEP] hypothesis: همیشه جمعیت زیادی در انتظار دیدن ستون فرشته هستند. neutral
premise: بله واقعاً اینگونه است و به این ترتیب ما واقعاً چیزی را از دست نمی دهیم، می دانید، در مورد آن کودکان. [SEP] hypothesis: ما واقعاً در مورد مزایای مراقبت های کودکان چیزی از دست نداده ایم. neutral
premise: می خواهم ذهن آنها را به کار بیندازید. [SEP] hypothesis: من می خواهم که شما یک آزمایش انجام دهید که برای آنها مهیج باشد. neutral
premise: نخستین مدال "اخمتخوزین" در گروه سنی بزرگسال، مدال نقرهٔ جام جهانی شمشیربازی در ونیز در سال ۲۰۱۲ بود. [SEP] hypothesis: در مسابقات قهرمانی جهان ۲۰۱۳ با شکست دادن لی شنگ (قهرمان المپیک) به بازی پایانی رسید؛ ولی مقابل شمشیربازی از آمریکا شکست خورد و مدال نقره را به گردن آویخت. neutral
premise: روش‌ها و الگوریتم‌های بهینه‌سازی به دو دسته الگوریتمهای دقیق (exact) و الگوریتم‌های تقریبی (approximate algorithms) تقسیم‌بندی می‌شوند. [SEP] hypothesis: آمار در دروس مدیریتی نقش مهمی را بازی میکند. neutral
premise: جو پس از ورود به کارخانه پاک و تمیز می‌شود. [SEP] hypothesis: پس از آن نوبت به انجام عملیات تخمیر میرسد که نیازمند کار بیشتریست. neutral
premise: با استفاده از دستور goto می‌توان کنترل برنامه را به خط مشخصی از برنامه منتقل نمود. [SEP] hypothesis: در برنامه نویسی برای اینکه به دستگاه چکار کند باید به آن فرمان بدهید. neutral
premise: سلتها پس از عقب نشینی رومی ها در اواخر قرن چهارم وارد شدند. [SEP] hypothesis: در اواخر قرن چهارم وقتی کالاهای پخته فراگیر شد. neutral
premise: تصویر غیر سازگار ملکه زشت ماریانا از اتریش بدست ولازکوز با تصویر مسیح عارف عظیم بدست ال گرسو در کروس ریبرا، افراد موجود در کلاب پا را خنداند. [SEP] hypothesis: ال گرسو یک نقاش بسیار مشهور اسپانیایی بود که کارهای او اغلب مذهبی بودند. neutral
premise: در مراسم سوگند، پرزيدنت بوش گفت نظام اطلاعاتی آمريکا، پس از پنج سال که از واقعه يازدهم سپتامبر ميگذرد، هنوز به اصلاح و بهبود نياز دارد. [SEP] hypothesis: دريابان بازنشسته مايک مک کانل، McConnel که ۶۳ سال دارد، روز سه شنبه برای تصدی مقام رياست اطلاعات ملی آمريکا سوگند ياد کرد. neutral
premise: اول اینکه، پارك ملت فعالیتهای مختلفی را ارائه می دهد ، و دوم تاکیید زیادی بر مشارکت در فعالیت‌ها دارد. [SEP] hypothesis: این پارک فعالیت های زیادی را ارائه می دهد، اما ثبت نام مهم نیست. neutral
premise: ما به سفرهایی رفته ایم که در نهرهایی شنا کرده ایم [SEP] hypothesis: علاوه بر استحمام در نهرها ، ما به اسپا ها و سونا ها نیز رفته ایم. neutral
premise: در آن لحظه بود که او کاملا متوجه حماقت اش شد و شروع به بازگشت به تامی به سمت خانه کرد. [SEP] hypothesis: او به حماقت اش پی برد و غمگین شد. neutral
premise: این دوره هر سال تعداد زیادی آموزش معتبر CLE را برگزار می کند ، و جلسات نیروی کار دو ماهه در سراسر کشور را در زمینه های خانواده ، مسکن ، منافع عمومی ، مصرف کننده ، مهاجرت و قانون سالمندان هماهنگ می کند. [SEP] hypothesis: بسیاری از افراد در همه مباحث ارائه شده در جلسات نیروی کار سراسر کشور شرکت می کنند. neutral
premise: هیچ پنجره ای وجود نداشت ، که به نظر مشکوک می رسید. [SEP] hypothesis: دو در وجود داشت. neutral
premise: اما غیر از این به صورت هفتگی، یا اگر طولانی شود، هر ماه یک بار با رئیس دولت اصلاحات جلسه داریم و یکدیگر را ملاقات می‌کنیم. [SEP] hypothesis: به صورت روزانه جلسه داریم. contradiction
premise: این الگوریتم یک نسخه تصادفی از الگوریتم جستجوی عمق-اول است. این الگوریتم که غالباً توسط پشته پیاده‌سازی می‌شود یکی از ساده‌ترین راه‌ها برای تولید یک هزارتو توسط رایانه است. [SEP] hypothesis: تولید هزارتو با این الگوریتم پیچیدگی های خاص خود را دارد. contradiction
premise: نه نه من نیو انگلند، ماساچوست هستم [SEP] hypothesis: نه من در غرب ، نیومکزیکو هستم. contradiction
premise: ما به طور واضح و بی تردیدی، تهدید شدیم. [SEP] hypothesis: شرایط بسیار عادلانه بود و ما بیشتر از این نمی توانستیم درباره ی آن مطمئن باشیم. contradiction
premise: از زمانی که این شهر به دست گروه دولت اسلامی افتاد تخریب بناهای تاریخی و آثار هنری و کشتار مورخان و باستان شناسان به راهبرد این گروه در جنگ با تاریخ، فرهنگ و روشنفکری تبدیل شده‌است. [SEP] hypothesis: این گروه مخالف تخریب آثار هنری و باستان‌ شناسی بودند. contradiction
premise: من نمی توانم باور کنم که او واقعاً یکی از آنها است ، آقا. [SEP] hypothesis: آقا ، من در تمام طول مدت می دانستم که او واقعاً یکی از آنها است. contradiction
premise: در شمال لیبی به دلیل توفان، خروج شهروندان خارجی با مشکل مواجه شده است، اما گزارش شده است که یک کشتی حامل شهروندان آمریکایی امروز (جمعه) لیبی را ترک کرده. [SEP] hypothesis: به دلیل توفان در لیبی هیچ شهروند خارجی نتوانسته است از لیبی خارج شود. contradiction
premise: به‌طور مثال٬ لایه‌های زیرین استراتوسفر حاوی مقادیر بیشتری گاز اوزون نسبت به لایه‌های بالاتر است٬ اما مقادیر کمتری بخار آب را در بردارد. [SEP] hypothesis: لایه های رویی سطح بالاتری از گاز اوزون را دارند. contradiction
premise: زنان به قدری بخش بزرگی از نیروی کار را تشکیل می دهند که به سختی می توان باور داشت که اگر این امر در مورد زنان صادق نباشد ، این امر می تواند صادق باشد. [SEP] hypothesis: مردان بخش عظیمی از نیروی کار هستند بنابراین تنها افراد مهم هستند. contradiction
premise: بله ، تابستان گذشته خرگوش داشتیم و او را او واگذار کردیم ، زیرا دختران علاقه شان را به او از دست دادند وما به خرگوش حساسیت نشان دادیم.همینطور بسختی برای او اسم انتخاب کردیم. اسمش را شوگرخ گذاشتیم که از عقب خرگوش می شود. [SEP] hypothesis: ما هرگز صاحب یک خرگوش نشده ایم. contradiction
premise: اینگلتورپ ها ظاهر نشدند. [SEP] hypothesis: اینگلتورپ ها اولین کسانی بودند که حضور پیدا کردند. contradiction
premise: اخیرا برخی از نویسندگان اطلاعات مختصری از این قلعه ارائه داده‌اند که بیشتر منحصر به شکل ظاهری آن است و بنابراین از حیث علمی قابل استناد نیست. [SEP] hypothesis: اطلاعات ارائه شده بیشتر مربوط به قدمت ساخت قلعه بود. contradiction
premise: منظورت این است که کاملا مانند یک غریبه است؟ [SEP] hypothesis: منظورت این است که مثل بهترین دوست کودکی تو است؟ contradiction
premise: اوه ، چقدر احمقم! [SEP] hypothesis: من به خود بسیار افتخار می‌کنم contradiction
premise: صدای تیز شنیدم [SEP] hypothesis: سکوت کامل وجود داشت. contradiction
premise: کمال خرازی در مصاحبه ای با تلويزيون جمهوری اسلامی گفت که حال هر سه نفر گروگان سابق خوب است، اما در مورد چگونگی آزاد شدن آنها توضيحی نداد. [SEP] hypothesis: سه نفر از گروگان ها آزاد شدند در حالی که حال آن ها وخیم گزارش شده است. contradiction