|
premise: نقاشانی که به تعامل نور با مدلها و محیط اطرافشان اهمیت بسزایی میدادند. [SEP] hypothesis: نقش نور در نقاشی شان بسیار مهم بود. entailment |
|
premise: وقتی بالغ شدند، کرمکهای ماده به سمت پایین روده حرکت کرده و به روده بزرگ میروند و از طریق مقعد از بدن خارج میشوند. [SEP] hypothesis: تخم بانگل بعد از ورود به بدن در روده جایگزین شده و پس از بلوغ به صورت کرمهای کوچکی به رودۀ بزرگ رفته و بعد از طریق مقعد از بدن خارج میشوند. entailment |
|
premise: پیراهن ساده سفید و یا راهراه مردانه با این نوع از کفشها و مدل مو مناسب هستند. [SEP] hypothesis: شما می توانید پیراهن های راه راه سفید بپوشید. entailment |
|
premise: به تصمیم خود مطمعن نبود، چون بخشی از او هنوز به آرامش این روستا فکر می کرد. [SEP] hypothesis: او عاشق آرامش داخل روستا بود. entailment |
|
premise: شاهد بعدی مری کاوندیش بود. [SEP] hypothesis: شاهد دیگری وجود داشت. entailment |
|
premise: از باشگاههایی که در آن بازی کردهاست میتوان به باشگاه فوتبال فلامینگو، باشگاه فوتبال بوتافوگو، باشگاه ورزشی اینترناسیونال و باشگاه فوتبال پنیارول اشاره کرد. [SEP] hypothesis: او در باشگاه های مختلفی بازی کرده است. entailment |
|
premise: پل لویی آدریان آنری ایمانز (; – ) سیاستمدار اهل بلژیک و عضو حزب لیبرال این کشور بود.او دومین رئیس جامعه ملل بود و دوباره بین سالهای ۱۹۳۲ و ۱۹۳۳ به عنوان رئیس آن خدمت کرد. [SEP] hypothesis: بین سالهای ۱۹۳۲ و ۱۹۳۳، رئیس جامعه ی ملل، پل لویی آدریان آنری ایمانز ، بود. entailment |
|
premise: احسان نشست و به تماشای گرد و غبار برخاسته در اثر سه نفر از سواران پرداخت. [SEP] hypothesis: احسان سه نفر از سوارکاران که دور می شدند را تماشا می کرد. entailment |
|
premise: تو خیلی خوش شانس هستی من با خودروی خودم به مشکل برخوردم البته در اینجا هوا کمی سردتر است و من ترمز اضطراری را تنظیم کرده بودم بعد از اینکه باران یخ زده بارید ظاهرا [SEP] hypothesis: در هوای سرد مشکل ماشین داشتم. entailment |
|
premise: پس از استقلال شیلی، بخش عظیمی ازاسپانیاییها، ایتالیاییها ، ایرلندیها، یونانیان، آلمانیها ،هلندیها، کرواتها، روسها، لهستانیها، مجارها و پرتغالیها به این کشور مهاجرت کردند. [SEP] hypothesis: بیشتر این افراد توانستند با بردن امکانات و پول خود به این کشور اقتصاد آنرا به جریان انداخته و به مردم آن کشور کمک کنند. entailment |
|
premise: ده دقیقه پیاده روی شرقی در جاده بلفورد شما را به دو گالری هنری مهم سوق می دهد. [SEP] hypothesis: حداقل دو گالری هنری در جاده بلفورد وجود دارد. entailment |
|
premise: جوانی شکستی است که به راحتی میشود از آن گذشت. [SEP] hypothesis: مفهوم جوانی اشتباهی است که با رشد به راحتی بر طرف می شود. entailment |
|
premise: (برای اطلاعات بیشتر در مورد برنامه های عملکرد اجرایی ارشد BLM ، به برنامه مراجعه کنید. [SEP] hypothesis: برنامه های عملکرد BLM بصورت آنلاین قابل مشاهده است. entailment |
|
premise: همچنین فاز آلفا میتواند پس از فرایند حذف گردد. [SEP] hypothesis: وجود فاز آلفا مشکلاتی را در کار بوجود می آورد و باید حذف شود. entailment |
|
premise: درخشندگی سیاهچالههای کلانجرم در اختروشها بین ده تا صدبرابر درخشندگی بقیه اختروش است. [SEP] hypothesis: درخشانترین قسمت اختروشها سیاهچالههای درون آنها هستند. entailment |
|
premise: آه، بله آنها سال گذشته پول بیشتری را از هر تیم دیگری در لیگ خرج کردند و آنها همانطور که شما میدانید به سمت پایین لیگ بودند، بنابراین مثل این است که من گفتم خرج کردن پول به شما تضمین نمی کند که برنده یک پرچم قهرمانی شوید. واقعا نمیکند. [SEP] hypothesis: میزان پولی که خرج می کنید همیشه نشانگر سطح موفقیت شما نیست. entailment |
|
premise: در آن سیستم، β پرسی Aa1 گرم و پرنور است، اما β پرسی Aa2 بزرگتر و خنکتر و کمنورتر است. [SEP] hypothesis: این سیستم را یک دانشمند آفریقایی برای اولین بار کشف کرد. neutral |
|
premise: کوه زیبد یکی از قلههای مرتفع رشته کوه سیاه کوه یا قُهستان است. [SEP] hypothesis: سرسبزی رشته کوه های قهستان مثال زدنی است. neutral |
|
premise: بینگم شهری در ایالت مین کشور ایالات متحده آمریکا است که جمعیت آن در سرشماری سال ۲۰۱۰ میلادی، ۷۵۸ نفر بودهاست. [SEP] hypothesis: آمریکا پر است از شهرهای کوچک و کم جمعیت ولی هر جا که باشید حداقل میتوانید رستوران مک دونالد را پیدا کنید. neutral |
|
premise: فکر می کنم اگر شهرها را بصورت محلی بشناسید می دانید که برنامه های بیشتری را اجرا می کنند تا بتوانید این کار را انجام دهید این کار را بسیار ساده تر می کند بنابراین [SEP] hypothesis: اگر شهرها برنامه های بیشتری را برای کودکان شروع می کردند ، راحت تر خواهد بود. neutral |
|
premise: ما همچنین نشان می دهیم که چگونه مؤلفه وکالت وب سایتهای سراسر کشور با به اشتراک گذاشتن منابع حقوقی و تخصص - که عموماً کارکرد ناظران حقوقی است، نمایندگی مؤثر را ارتقا می بخشد. [SEP] hypothesis: ناظران حقوقی معمولاً وظیفه دارند مشاوره و منابع حقوقی را به اشتراک بگذارند. neutral |
|
premise: اما پرزيدنت بوش هميشه احساس کرده است که سازمان ملل متحد نقشی حياتی دارد. [SEP] hypothesis: سازمان ملل متحد اهداف متفاوتی را دنبال می کند. neutral |
|
premise: آقای بلو می گوید سناتور بلومنتال ادعا كرد كه كلینتون به او گفته است كه لوینسكی پیشنهادهای جنسی به او داده است. [SEP] hypothesis: کلینتون گفت که مونیکا لوینسکی در زمان حضور خود به عنوان روزنامه نگار در کاخ سفید ، پیشنهادهای جنسی به داده است. neutral |
|
premise: همچنین ، اگر مالیاتهای غیر مستقیم ایالتی و فدرال در سطح فعلی باقی بمانند ، به دلیل کاهش فروش ، درآمد مالیاتی با گذشت زمان کاهش می یابد. [SEP] hypothesis: مالیاتهای غیر مستقیم ایالتی و فدرال کمتر از یک سال در این سطح بوده اند. neutral |
|
premise: حنجرهها را نمیشود پلمپ کرد، زبانها را نمیشود بست این تهیهکننده آثار موسیقایی و سینمایی در بخش دیگری از سخنانش گفت: بنابراین من خودم به شخصه ناراحت میشوم وقتیکه میبینم نادانی میآید و محل برگزاری کنسرت «شهرام ناظری» را پلمپ میکند؛ واقعاً از آن روز حال خوشی ندارم، [SEP] hypothesis: در واقع موسیقی باعث میشود که مفهوم و ذات اصلی اشعار حافظ به ما انتقال پیدا کند. neutral |
|
premise: تپه قلا خرنه مربوط به دورانهای تاریخی پس از اسلام است و در شهرستان دورود، بخش مرکزی، روستای حشمت آباد واقع شده و این اثر در تاریخ با شمارهٔ ثبت ۱۱۷۲۳ بهعنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است. [SEP] hypothesis: حکومتها می آیند و میروند و دستاوردهای مردم است که برجای میمانند. neutral |
|
premise: در چنین مواردی ، دلیل عدم درج نظرات آژانس در گزارش بیان خواهد شد. [SEP] hypothesis: نظرات آژانس بازتاب كافي را ارائه داده و در گزارش هاي آينده نيز به آن اشاره خواهد شد. neutral |
|
premise: اگر چه در ابتدا این خبر به زندگی او صدمه میزند، اما کریستینا/صوفیه در نهایت خود را باز مییابدو برای مراقبت از الیسا و شروع به تحقیقات دربارهٔ سرنوشت پدر و مادرش میکند. [SEP] hypothesis: کریستینا/صوفیه تحقیقات درباره سرنوشت پدر و مادرش را از الیسا شروع کرد. neutral |
|
premise: ویلاهای زیادی در تمام مسیر قرار دارد ولی کم کم از تراکم آنها کم می شود و در انتها تنها تعداد کمی باقی می مانند [SEP] hypothesis: ویلاهای بزرگ زیادی در طول مسیر وجود دارند ولی هر چه جلوتر میرویم بزرگ تر و بزرگ تر میشوند و بزرگترین آن ها در انتهای مسیر قرار دارد neutral |
|
premise: بخش کراسننسکی (به لاتین: Krasnensky District) یک منطقهٔ مسکونی در روسیه است که در استان بیلگاراد واقع شدهاست. [SEP] hypothesis: شهر مسکو، پایتخت کشور روسیه است. neutral |
|
premise: تصویر غیر سازگار ملکه زشت ماریانا از اتریش بدست ولازکوز با تصویر مسیح عارف عظیم بدست ال گرسو در کروس ریبرا، افراد موجود در کلاب پا را خنداند. [SEP] hypothesis: ال گرسو یک نقاش بسیار مشهور اسپانیایی بود که کارهای او اغلب مذهبی بودند. neutral |
|
premise: تحقیقات طی ۲۰ سال گذشته دیدگاه علمی در مورد زندگی را تغییر داده است. [SEP] hypothesis: ۵ سال گذشته ی تحقیق از نسبت بالاتری از تاثیرگذاری برخوردار است. neutral |
|
premise: صدای تیز شنیدم [SEP] hypothesis: سکوت کامل وجود داشت. contradiction |
|
premise: از زمانی که این شهر به دست گروه دولت اسلامی افتاد تخریب بناهای تاریخی و آثار هنری و کشتار مورخان و باستان شناسان به راهبرد این گروه در جنگ با تاریخ، فرهنگ و روشنفکری تبدیل شدهاست. [SEP] hypothesis: این گروه مخالف تخریب آثار هنری و باستان شناسی بودند. contradiction |
|
premise: ارلنبورن ، عضو سابق ایالات متحده [SEP] hypothesis: ارلنبورن هرگز در ایالات متحده نبود. contradiction |
|
premise: پس از پایان جنگ جهانی دوم هنگامی که کلنل ادی بالاخره از خاورمیانه به واشنگتن بازگشت، به همراه تیمی از همکاران خود درسال ۱۹۴۷ سازمان یا مرکز اطلاعاتی«سیا» را پایه ریزی کرد. [SEP] hypothesis: کلنل ادی مرکز اطلاعاتی سیا را قبل از جنگ جهانی دوم تاسیس کرد. contradiction |
|
premise: اگرچه ساخت بنا در سال ۱۳۴۰ به پایان رسید، اما با در نظر گرفتن جریانهای رایج معماری در جهان و حتی در ایران دهه ۱۳۴۰، باید گفت این بنا به هیچ وجه فرزند زمان خود نیست. [SEP] hypothesis: ساخت بنا در سال ۱۳۴۰ به پایان رسید، نسبت به جریانهای رایج معماری در جهان و حتی در ایران دهه ۱۳۴۰، بنایی عادی بود. contradiction |
|
premise: حمامهای نشیمن در مدلهای مختلفی ساخته میشوند اما مدلهای متداول و پرکاربرد این تجهیز، قابلیت قرارگیری بر روی انواع توالتهای فرنگی را دارا میباشند. [SEP] hypothesis: حمام های نشیمن تنوع زیادی ندارند. contradiction |
|
premise: مسکو زمانی بيش از دو سوم جنگ افزار هند را تامين می کرد، اما اين درصد از هنگام فروپاشی اتحاد شوروی کاهش يافته است. [SEP] hypothesis: مسکو اکنون بیش از دو سوم از جنگ افزار هند را تامین میکند. contradiction |
|
premise: هم ليگ فوتبال ايتاليا و هم فدراسيون بين المللی فوتبال يا فيفا در اوايل سال های ۱۹۹۰ پس از آزمايش های مثبت برای استفاده از اين گونه مواد او را در دوره هايی از بازی فوتبال محروم کردند. [SEP] hypothesis: مارادونا دههی نود را بدون محرومیت گذراند. contradiction |
|
premise: نه نه من نیو انگلند، ماساچوست هستم [SEP] hypothesis: نه من در غرب ، نیومکزیکو هستم. contradiction |
|
premise: اخیرا برخی از نویسندگان اطلاعات مختصری از این قلعه ارائه دادهاند که بیشتر منحصر به شکل ظاهری آن است و بنابراین از حیث علمی قابل استناد نیست. [SEP] hypothesis: اطلاعات ارائه شده بیشتر مربوط به قدمت ساخت قلعه بود. contradiction |
|
premise: بعلاوه، در اینجا مطالعات موردی ، درسهایی از متخصصان ، و تالار گفتگویی در اختیار کاربران قرار میگیرد تا اطلاعات به رد و بدل اطلاعت و پرسش و پاسخ بپردازند. [SEP] hypothesis: این تالار گفتمان به سبک سخنرانی است و فرصتی برای پاسخگویی به مخاطبان وجود ندارد. contradiction |
|
premise: نگران جوانم نیستم. [SEP] hypothesis: نگران جوانم هستم. contradiction |
|
premise: (۵) (الف) اصطلاح ورودی گرمای پایه، به استثناء زیر قسمت ۱ قسمت B و بخش ۴۰۷، به معنی میانگین ورودی گرمای سالانه است که در طی سه سال توسط یک واحد مورد استفاده قرار می گیرد که واحد مورد نظر در آن بیشترین مقدار گرمای ورودی را برای دوره سال ۱۹۹۷ تا سال ۲۰۰۱ داشته است. [SEP] hypothesis: ورودی گرمای پایه کمترین میزان ورود حرارت سالانه طی ۳ سال است. contradiction |
|
premise: با این حال ، دادگاه از آن زمان توضیح داده است كه فعالیتهای مشاوره rust مربوط به سخنان دولت بوده است ، و نظر پایدار [SEP] hypothesis: دادگاه دريافت كه فعاليتهاي مشاوره rust به معناي سخنان دولت نيست. contradiction |
|
premise: تحقیقات هوشمندانه ای برایتشخیص تعاملات پیچیده میان این متغیرها مورد نیاز است. [SEP] hypothesis: در واقع، فهم متغیرها کاملا ساده و آسان است. contradiction |
|
premise: و بنابراین ، خواسته های خودپسندانه برای کار بین المللی وجود دارد. ما نباید٬ در حالیکه مخالفان جهانی شدن اصرار میکنند، حاضر به خرید آن کفش و پیراهن باشیم ، مگر اینکه افرادی که آنها را تولید میکنند٬ دستمزدهای مناسبی دریافت کنند و تحت شرایط مناسب کار کنند. [SEP] hypothesis: تقاضای کالاهای ارزان از طریق حزب کارگر بین المللی بسیار کم است. contradiction |
|
|